Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، رابطه اقتصاددان و سیاستمدار در دهه‌های گذشته همواره یکی از چالش‌های موجود در کشور ما به حساب می‌آید، به طور کلی، اقتصاددان، تورم مزمن را مهمترین مانع رشد اقتصادی و بهبود رفاه جامعه می‌داند و توصیه می‌کند دولت از طریق انضباط بودجه و سلامت نظام مالی، به تعادل‌بخشی و ثبات در اقتصاد کمک کند، ولی به گفته اغلب صاحب‌نظران، سیاستمدار مایل نیست الزامات یک بودجه‌ متوازن را بپذیرد و مایل است همواره بیش از درآمد خود، هزینه کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از سوی دیگر، برخی سیاستمداران که هیچ‌گاه به توصیه‌های اقتصاددان عمل نمی‌کنند به وقت بحران، در پاسخ به ملامت اقتصاددان چنین می‌گویند که در شرایط حساس کنونی، توصیه‌های دانشگاهی به کار کشورداری نمی‌آید. آنچه در کتاب است، به کار درس و مدرسه می‌آید و کشورداری در این سرزمین، امر دیگری است و آداب دیگری دارد.

سیاستمداری که آگاهانه به مبانی اقتصاد بی‌اعتنایی می‌‌کند و توصیه‌های علمی و نسخه‌های آزموده‌شده در سراسر جهان را کنار می‌نهد، خود را طرفدار اندیشه‌های نئوکینزی و نهادگرایی و امثال آن جا می‌زند، بی‌آنکه چندان از مبانی نظری این اندیشه‌ها و کارکردهای آن آگاه باشد.

بی‌اعتنایی سیاستمدار به اقتصاددان موجب شده است بسیاری از آنان از پند و توصیه به سیاستمدار ناامید شوند و گوشه‌نشینی اختیار کنند و به تحقیق و تربیت دانشجو اشتغال یابند.

 

بر این مبنا همواره برخورد اقتصاددان‌ها با سیاستمداران برخوردهای قابل توجهی در کشور بوده است، در این راستا چندی پیش بیاینه‌ای تحت عنوان بیانیه پنج اقتصاددان در برخی رسانه‌های کشور منتشر شد‌ که بار دیگر تقابل سیاست و اقتصاد را به ذهن متباتر می‌کند اما واکاوی دقیق این بیانیه فارغ از عناوین و پوسته آن می‌تواند پرده از اسرا قابل توجهی بردارد.

در همین راستا به منظور بررسی دقیق محتوای نامه 5 اقتصاددان به سراغ محمدسعید پرهیزگاری، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی رفتیم تا پیرامون این مسئله با وی به گفت‌وگو  بنشینیم.

مشروح این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

* بررسی مختصات موقعیت اقتصاد و سیاست

فارس: همانگونه که استحضار دارید، اخیر بیانیه‌ای تحت عنوان بیانیۀ 5 اقتصاددان در فضای خبری کشور منتشر شده است، شما اساسا از نگاه یک اقتصاد خوانده اینگونه نامه‌ها را چگونه تحلیل می‌کنید و چه ارزشی برای آن قائل هستید؟ 

پرهیزگاری: بسیاری از اقتصاددانان وظیفه خود می‌دانند در مسئولیت و نقشی که قرار گرفته‌اند به سیاستمداران توصیه‌هایی کنند تا آن‌ها با در نظر گرفتن نظر اقتصاددانان، وضعیت اقتصادی بهتر و رفاه بیشتری برای قشرهای مختلف جامعه ایجادکنند. از سوی دیگر ارتقای رفاه اجتماعی برای سیاستمداران ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است اما بدیهی‌ترین احتمالی که برای وجود دوگانگی و فاصله‌گیری سیاستمداران از اصول اقتصادی به ذهن می‌رسد، مقصر دانستن هر دو طرف عرضه و تقاضای توصیه‌ها است و راه‌حل هم در تلاش برای تغییر دادن طرز برخورد و نگاه اقتصاددانان و سیاستمداران به مسائل دیده می‌شود. به بیان روشن‌تر اقتصاددان‌ها باید در شیوه بیان و مفهوم‌سازی موضوعات اقتصادی، چارچوب‌بندی نسخه‌های سیاستی و مشورت دادن خود تغییراتی بدهند.

فارس: این وظیفه برای سیاست‌مداران هم وجود دارد؟

پرهیزگاری: بله، از طرف دیگر سیاستمداران نیز باید درک و دانش خود از اصول و مفاهیم پایه علم اقتصاد را افزایش داده و از علم اقتصاد به‌عنوان راهنمای عمل سیاستگذاری خوب و نه ابزاری برای جلوه‌گری سیاسی استفاده کنند اما مشکل اینجاست که هیچ‌کدام از این دو کار آسان نیست زیرا اقتصاددانان و سیاستمداران به دو قبیله و دنیای کاملاً متفاوت تعلق دارند یعنی هیچ‌کدام از آنها زبان و مقصود یکدیگر را نمی‌فهمند یا روشن‌تر بگوییم در جهان واقعی، یک علم اقتصاد خوب و یک علم سیاست خوب به طور معمول در نقطه مقابل هم وجود دارد.

* ریشه اختلاف اقتصاد و سیاست از دیدگاه یک اقتصاددان

فارس: ریشه اختلافات علم اقتصاد و سیاست‌ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پرهیزگاری: اقتصاد و سیاست همواره اختلافات عظیمی با هم داشتند که ریشه آن را می‌توان در 3 دلیل عمده دانست، اول اینکه بسیاری از سیاستمدارها از دانش اقتصادی اطلاع ندارند. دوم جهان‌بینی و باورهای مختلف سیاستمداران نسبت به اقتصاددانان است و سوم اینکه صاحبان منفعت طلب نقش پررنگی در وقوع اتفاق‌های مختلف دارند. هر سیاست اقتصادی معمولاً جنبه‌های مختلف مثبت و منفی و هزینه و فایده‌های متعدد و آثار نامتوازن و کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد که باید سنجیده و ارزیابی شود.  نکته مهم و بارز این است که اقتصاددان از اصول و دانش اقتصادی تبعیت کند درحالی که سیاستمدار تابع نظر فرد و نهاد سیاسی بالادستی خود است. اگر اقتصاددان با ماشین‌حساب و محاسبه اعداد منفی و مثبت هر سیاست اقتصادی و سرجمع‌کردن نهایی آن سروکار دارد، سیاستمدار به نگاه و خواسته مقامی که وی را منصوب کرده است یا کسانی که به وی رأی داده‌اند توجه می‌کند.

اگر یک اقتصاددان به آینده و تبعات بلندمدت یک سیاست اقتصادی چشم می‌دوزد نگاه سیاستمدار به دوره تصدی 2ساله یا 4 ساله باقیمانده در قدرت و نیز طیف محدود رأی‌دهندگان به وی یا گروه ذی‌نفوذ اندک‌شمار حامی خود است.

فارس: با این ایرادات بنیادی که مطرح کردید، خب باید نتیجه گرفت با دو پدیده غیرقابل جمع با هم طرف هستیم؟

پرهیزگاری: نگرش متفاوت اقتصاددانان با سیاستمداران را نمی‌توان در هیچ جای دنیا منکر شد اما نکته مهم و ضروری این است که حفظ تعادل بین سیاستمداران و اقتصاددانان می‌تواند جامعه را در مسیر شکوفایی و رشد قرار دهد اما متأسفانه در بسیاری از جوامع جهان شاهد منفعت طلبی سیاستمداران نسبت به نظرات اقتصاددانان هستیم که در بلندمدت موجب وقوع آسیب‌های جبران‌ناپذیر به مردم و قشرهای مختلف یک جامعه خواهد شد. بنابراین اگر بخواهیم در رابطه با چگونگی ارتباط سیاستمداران با اقتصاددانان به نتیجه کلی برسیم باید به این واقعیت اشاره کرد که در بسیاری از جوامع جهان سیاستمداران، حاکمیت خود را بر اقتصاددانان نه تنها کم نکرده‌اند بلکه بیشتر هم کرده‌اند.

* سیاسی شدن اقتصاددان و اقتصادی شدن سیاستمدار نمی‌تواند نتیجه مفیدی برای جامعه داشته باشد

فارس: این به نظر من نکته دقیقی است، یعنی عملا نمی‌توان به یک شخصیتی که عمر خود را در دولت‌های مختلف گذاشته و اساسا تئوریسین یک دولت بعضا ناموفق در امور اقتصادی بوده صرف لفظ اقتصاددان را خطاب کرد، زیرا از دیدگاه شما اقتصاددان از اعداد فرمان می‌گیرد اما بسیاری از این اشخاص که برچسب اقتصاددان هم دارند بیشتر از اعداد از منافع و بعضا مصالح دیگری فرمان پذیر هستند؟

پرهیزگاری: اگر در شرایط شیوع ویروس کرونا شاهد ورشکستگی بسیاری از اقتصادها در کشورهای مختلف دنیا هستیم یکی از دلایل مهم آن بی‌اعتنایی دولتمردان و سیاستمداران نسبت به نظرات اقتصاددانان برای رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی در یک جامعه است. نکته مهم و لب کلام این است که سیاسی شدن اقتصاددان و اقتصادی شدن سیاستمدار نمی‌تواند نتیجه مفیدی برای جامعه داشته باشد اما اگر سیاستمدار و اقتصاددان در حیطه وظیفه خود درست عمل کنند و اجازه دخالت در سایر امور را به یکدیگر ندهند می‌توان به رشد و توسعه اقتصادی توأم با بالندگی سیاست در بین آحاد جامعه در یک کشور امیدوار بود.

* عنوان 5 اقتصاددان برای این بیانیه عنوان مناسبی نیست

فارس: اگر بخواهیم مشخص‌تر به مسئله نقد محتوای بیانیه 5 اقتصاددان بپردازیم، به نظر شما در این حوزه مهمترین نقد موجود را در چه مسئله‌ای می‌بینید؟

پرهیزگاری: ببینید اساسا من با اینکه این بیانیه، بیانیه 5 اقتصاددان است، مسئله دارم و معتقدم باید عنوان این نامه تصحیح شود. شما در بخشی از این بیانیه می‌خوانید که « برای کنار زدن مشکلات عظیم اقتصادی و چالش بزرگ سیاست خارجی، چاره‌ای جز همراه کردن مردم با همه چندگونگی و تنوعی که دارند نیست و این همراه کردن تنها با پذیرش واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی موجود جامعه ایران، به همین شکل موجود حاصل می‌شود.» در ادامه این بحث در بیانیه آورده شده است، « فقط لازم است یک گام متواضعانه و از روی آشتی از سوی تصمیم‌گیرندگان به جلو برداشته شود، تا جامعه پرمهر ایرانی نیز چندین گام به سمت جلو بردارد.» به وضوح از این کلمات مشخص است که هیچ راهکار ملموسی ارائه نشده است و به معنای دیگر ما شاهد یک بیانیه سراسر رسانه‌ای هستیم که بیشتر از این که 5 اقتصاددان آن را نوشته باشند، احتمالا 5 متخصص افکار عمومی یا 5 سیاستمدار آن را تهیه کرده‌اند. این مسئله مهمترین نقد و اساسی‌ترین مسئله موجود در این نامه است.

فارس: در بخشی از این نامه به مسئله چشم انداز منفی کشور و پارامتر خروج سرمایه اشاره شده است که به مهاجرت نیروی کار دامن می‌زند. با این بخش چقدر موافق هستید؟

پرهیزگاری: آنجایی که بنده می‌گویم این بیانیه به جای اینکه بیانیه 5 اقتصاددان باشد، بیشتر بیانیه 5 سیاستمدار کار کشته است، دقیق منظورم استفاده از همین عبارات است، شما دقت کنید، ضریب جینی ایران با رتبه حدود 38 از ترکیه با رتبه 41.9 پایین‌تر قرار دارد، و فرار سرمایه را هم باید از نظام غیرشفاف و بانک زده ایران جستجو کرد که به طور مستقیم توسط این 5 نفر و همفکران آنها اداره شده است.

*بیانیه غلیظ سیاسی یا توصیه‌هایی اقتصادی، مسئله این است

فارس: در بخش‌هایی از بیانیه ردپای غلیظی از نوشتار سیاسی دیده می‌شود، جاییکه در این بیانیه آمده است، « اوج تعداد جوانان تحصیل‌کرده دانشگاهی زن و مرد پس از یک دوره ناکامی در دستیابی به اشتغال و توقف کامل اشتغال‌زایی سال‌های نیمه دوم دهه ۱۳۸۰، با پنجره‌ای از امید در حوالی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ به خوش‌بینی رسید و انتظارات مثبت آن‌ها فرصتی استثنایی برای بهبود وضع کشور به وجود آورد. اما بروز تغییرات بزرگ در نیمه دوم دهه گذشته، انتظارات آینده را از یک «فرصت» استثنایی به «تهدیدی» سهمگین تبدیل کرد و بحران‌های بزرگ ارزی و حضیض سرمایه‌گذاری سال‌های اخیر را به وجود آورد.» نظر شما راجع به این مسئله چیست؟

پرهیزگاری: این بخش از بیانیه را می توان از فرازهای سیاسی غلیظ آن برشمرد که نوعی نوستالژی برجامی است و فاقد ارزشگذاری اقتصادی است، اتفاقات سال 96 به این سو را نمی توان افعالی بدون فاعل دانست. نتیجه سپردن دل به سیاست خارجی برجام زده و سورئال، و باز کردن افسار بانک های خصوصی برای نابود کردن اقتصاد است که این 5 اقتصاددان مدیر و نزدیک در دولت حسن روحانی حتی اشاره ای هم به آن نمی‌کنند.

فارس: هرچند شما معتقدید که این بیانیه به هیچ عنوان بیانیه 5 اقتصاددان نیست و 5 سیاستمدار آن را تهیه کرده‌اند اما بازهم به نقد اقتصادی آن بپردازیم، در بخشی از این بیانیه به از بین رفتن قشر متوسط در جامعه ایران اشاره شده است، با این بخش از بیانیه تا چه اندازه موافق هستید؟

پرهیزگاری: طبقه متوسط گسترده سال 1390 را دولت دهم ایجاد کرد که قبل از آن نبود و بعد از آن هم آب رفت و این 5 اقتصاددان منتقد اصلی آن و حامی و تصمیم گیر در دولت پس از آن بودند، اما با ذکر نکردن نام فاعل بود و نبود رفاه در دهه هشتاد و دهه نود، به رندی سیاسی دست می زنند تا بگویند این ما هستیم که راهکار داریم و اینکه چرا در 32 سال مدیریت کلان هیچ کاری جز تخریب انجام ندادیم و دولت مورد انتقاد ما یعنی دولت های نهم و دهم کار انجام داد، را نباید پرسید.

* صرفا تکرار مسائل از یک بیانیه سیاسی یک متن علمی و سیاست‌گذارانه نمی‌سازد

فارس: اگر بخواهیم در یک کلام نظر خود را راجع به این بیانیه مطرح کنید، از چه کلماتی استفاده می‌کنید؟

پرهیزگاری: هنر تحلیلگر است که تفاوت های حکمرانی را در دورانی که تغییرات اجتماعی اتفاق افتاده است فرموله کند و صرفا تکرار این مسائل از یک بیانیه سیاسی، یک متن علمی و سیاستگذارانه نمی سازد. در بسیاری از بخش‌های این نامه تنها شاهد انتشار یک مسئله هستیم اما توضیحی درباره کارکرد این متغیرها داده نشده و اساسا فهم این معانی از سواد و فهم اقتصاددانان متعارف آنهم در سطح مدیران سیاسی دولت های بعد از انقلاب ایرانی خارج است و این گزاره ها را باید جامعه شناسان نخبه تحلیل کنند نه اقتصاددانانی که باوجود داشتن کرسی دانشگاهی فاقد تئوری و نظریه های نافذ در محافل دانشگاهی هستند. در این نامه بدون اینکه کیفیت و طبقه درگیر در 3 اعتراض اخیر بررسی شود، صرفا با توالی اعتراض ها تلاش دارند مساله را حاد و سخت جلوه دهند.

فارس: در پایان اگر مسئله یا نکته خاصی از قلم افتاد بفرمایید؟

پرهیزگاری: هنر حل مسئله مهم است و نه تکرار صورت مسئله که بعضا شاهد این هستیم که صورت مسئله هم به فراخور منافع سیاسی متفاوت تعریف می‌شود و همچنین این نکته که اقتصاددان از دید من واژه بسیار پرباری است و نباید برای مقاصد سیاسی خرج شود.

فارس: ممنون از شما از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

پرهیزگاری: سپاسگزارم از حسن توجه شما

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: اقتصاد و سیاست کارشناس اقتصادی اقتصاددان بیانیه بیانیه 5 اقتصاددان توصیه هایی اقتصادی بیانیه 5 اقتصاددان اقتصاد و سیاست علم اقتصاد توصیه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۵۸۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیت‌الله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنش‌گر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال می‌کنند، این سطح همان شاگردپروری است.

وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمی‌رسیدند، اما شاگردانی تربیت می‌کنند که حلقه‌ای از حلقه‌های زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور می‌رسد.

این اصفهان‌پژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطه‌خواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت می‌توان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاست‌ورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد می‌کنند.

فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سخت‌گیری‌ها و ملاحظات و احتیاط‌های علامه درچه‌ای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ می‌کند که از بسیاری از عوام‌زدگی‌ها دور باشد.

سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.

مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیت‌الله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی. اینجا می‌توان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحقق‌پذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد می‌کند.

این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچه‌ای اشاره کرد: سخت‌گیری آیت الله درچه‌ای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غرب‌گرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاه‌های عوام‌زده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاه‌های غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوام‌زدگی می‌خواهد ریشه دین را بزنند.

مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سخت‌گیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته می‌شود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید می‌آید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی می‌آید. پس از بحران‌های پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد می‌کند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالت‌ها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالت‌ها است.

در ادامه حجت‌الاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچه‌ای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالت‌های سیاسی هم خلق می‌شود. پس هر کس می‌خواهد از علامه درچه‌ای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.

این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچه‌ای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته می‌شده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیده‌اند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیت‌هایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.

رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچه‌ای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچه‌ای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بوده‌اند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط داده‌اند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبه‌های شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئله‌های دوران جواب دهند و به دنبال روش‌های جدید داشتند از جمله این که فرستاده‌هایی به بلاد مختلف می‌فرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بوده‌اند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشته‌ایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زده‌اند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچه‌ای رسیده است.

وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصص‌ها در حد قله مطرح بوده‌اند، اما علمای دیگر این گونه نبوده‌اند و هر کس در تخصص خود می‌توانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشته‌اند برخی به شدت اجتماعی بوده‌اند و برخی شاگردپرور بوده‌اند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچه‌ای به این نتیجه رسیده است که عهده‌دار کرسی درس و بحث باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفه‌ورزی انتظار می‌رود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار می‌رود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچه‌ای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست می‌توانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.

کد خبر 748022

دیگر خبرها

  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد
  • علت عمده سقط جنین مسایل فرهنگی و اقتصادی است
  • راهکار توسعه اقتصادی و تقویت منابع ارزی؛ تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • کشف بیش از ۴۸ میلیارد ریال کالای قاچاق در ایلام
  • درخشان: سریلانکا می‌تواند شریک سیاسی خوبی برای ایران باشد
  • قیمت رحم اجاره‌ای
  • بازار داغ اجاره رحم در بین دهه هفتادی‌ها
  • اسلام نگاهی مقدس به مسئله کار و کارگر دارد
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری